ferveney
وقتی که چترت خداست بگذار باران سرنوشت هر چه میخواد ببارد ...
خدا تنها دروازه ی امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود...
تنها کسی است که بادهان بسته هم می توان صدایش کرد...
باپای شکسته هم می توان سراغش رفت...
تنها خریداریست که اجناس شکسته راخوب می خرد...
تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد...
خدارو برای همه تون آرزو می کنم.
نظرات شما عزیزان:
آدم هایی که شما را
بارها و بارها می آزارند
مانند کاغذ سمباده هستند
آنها شما را می خراشند
و آزار می دهند
اما در نهایت شما
صیقلی و براق
خواهید شد و آنها
مستهلک و فرسوده
پس چایت را بنوش ، نگران فردا نباش
از گندم زار من و تو ، مشتی کاه می ماند برای بادها
حالا هر چه سبکتر ، بهتر…
بارها و بارها می آزارند
مانند کاغذ سمباده هستند
آنها شما را می خراشند
و آزار می دهند
اما در نهایت شما
صیقلی و براق
خواهید شد و آنها
مستهلک و فرسوده
پس چایت را بنوش ، نگران فردا نباش
از گندم زار من و تو ، مشتی کاه می ماند برای بادها
حالا هر چه سبکتر ، بهتر…
نوشته شده در سه شنبه 27 / 11برچسب:, ساعت
10:1 AM توسط هانیه شریفی| 2 نظر